دردودل
قصه ی غربت وسرگردونیاموبرای پنجره هازمزمه کردم،هم نفس باشبهای ابری ودلتنگ غصه هاموبی صدازمزمه کردم،دنبال یه نیمه ی گمشده بودم که باهم یه سیب کامل رابسازیم دنبال حریفی بودم که منواون زندگیمونوبه پای هم ببازیم،گشتموگشتموتاهمیشه گشتم به همه پنجره هاسرک کشیدم قصه ی من وتومثل مهروماه جستجو،حتی برای نرسیدن تومنواینجوری می خواستی تک وتنهابانگاهی که غریب وبی نصیب دنبال یه نام آشنا میگردم یه ستاره ام یه ستاره ی غریبه یه ستاره ام یه ستاره ی غریبه گوشه ی یه کهکشان بی نهایت راه راگم کردموسرگردون وتنهاوسط یه آسمان بی نهایت